پاکت بی تمبروتاریخ
نامه ی بی اسم وامضاء
کوچه ی دلواپسی ها
برسه بدست بابا
باسلام خدمت بابا
عرض کنم
که غوربت ما
همچنان بدنیست که می گن
راضیم الحمدالله
یادمون دادن که اینجا
زندگی رو سخت نگیریم
ازغم ویرونی تو
روزی صد 100 دفعه نمیریم
یادمون دادن که یاد سوختن خونه نیفتیم
خواب بودهرچه که دیدیم
بادبودهرچی شنفتیم
راستی چند وقت است که رفتم
بی غم و غزل سرکار
روزگارم ای بدک نیست
شکرغوربت گرم بازار
قلم ودفترشعرم
توی گنجه کنج دیوار
عکس سهراب روی تاغچه
غزلش گوشه ی انبار
توی نامه گفته بودی
بی چراغ دل مادر
براتون نور می فرستم
جنس اعلاءطرح آخر
من ستاره بوردم اینجا
بابیلیط های برنده
راستی اونجانورفانوس
یک شبش کرایه چنده
پاکت بی تمبروتاریخ
نامه ی بی اسم وامضاء
کوچه ی دلواپسی ها
برسه بدست بابا
باسلام خدمت بابا
عرض کنم
که غوربت ما
همچنان بدنیست که می گن
راضیم الحمدالله